روزنامه نیویورکتایمز 5 آوریل 2012 (17 فروردین) در مقالهای به نقش ایران در ناآرامیهای افغانستان پس از سوزانده شدن قرآن توسط سربازان آمریکایی پرداخت و نوشت: درست چند ساعت پس از فاش شدن اقدام سربازان آمریکایی در سوزاندن قرآن، ایران به طور محرمانه به عوامل خود در خاک افغانستان دستور آغاز عملیات داد تا از خشم عمومی قابل پیشبینی در کابل و سراسر غرب افغانستان بهرهبرداری کند و به تحریک اعتراضات خشونتآمیز بپردازد. مقامات میگویند تا حد زیادی، اقدامات عوامل ایران و دستنشاندههای محلی به منظور تحریک ناآرامیهای گسترده یا مداوم ناکام ماند. با توجه به اینکه کشورهای عضو ناتو آماده اقدامات تلافیجویانه ایران در صورت حمله اسرائیل به تأسیسات هستهای این کشور هستند، مسئله تمایل و توانایی ایران به تشدید خشونت در افغانستان و سایر مناطق، به شدت حالت اضطراری به خود گرفته است. مقامات آمریکایی با توجه به نیات عملیاتی و انگیزههای ایران، به طور دقیق تمام سناریوها را بررسی کردهاند. تصویر چندگانهای از توانمندیهای ایران ظهور کرده است و مقامات مختلف دولتی مطابق گزارشهای اطلاعاتی در مورد خطرات ناشی از این وضعیت، بحث و اظهارنظر کردهاند.
در ادامه مقاله آمده است: یک مقام دولتی آمریکا چنین اظهارنظر کرد که سفارت ایران در کابل برنامهای «بسیار فعال» برای عملیات تحریک احساسات ضدآمریکایی دارد؛ اما مشخص نیست که آیا ایران عمدتاً تلاشهای خود پس از قرآنسوزی را آگاهانه محدود کرده است یا نمیتواند عملیاتهایی برای آسیب زدن بیشتر انجام دهد؟ ژنرال آر آلن، فرمانده ارشد ناتو در افغانستان، در شهادت اخیر خود به کنگره ضمن ارائه تصویری کلی از تهدید ایران گفت که ایران به «شعلهور کردن خشونت» با حمایت از شورشیان افغانستان ادامه داده است. ژنرال آلن گفت: «احساس ما این است که ایران اگر بخواهد، میتواند اقدامات بیشتری انجام دهد... اما آنها نخواستهاند به اقدامات بیشتری دست بزنند و ما از نزدیک فعالیتها و روابط را زیر نظر داشتهایم.» مشهودترین شورشی که مقامات آمریکایی میگویند در آن آثار دخالت ایران هویداست، شورشهای ولایت هرات (هممرز ایران) است. ایران هرگونه تلاش برای تشدید خشونت و ناآرامی در افغانستان را رد کرده است؛ اما مقامات آمریکایی میگویند نمونهایی از دخالت ایران برای افزایش نفوذ در سراسر خاورمیانه و جنوب آسیا وجود دارد. به نظر میرسد ایران دسترسی سیاسی خود و انتقال تسلیحات به شورشیان و سایر شخصیتهای سیاسی در یمن را افزایش داده است و در عین حال به دولت بشار اسد تسلیحات و مشاوره ارائه میکند.
در پایان مقاله آمده است: همچنین این فعالیتها عملیاتی گستردهتر را منعکس میکند که مقامات آمریکایی میگویند از جمله این عملیاتها، ترور سفیر عربستان در آمریکا و نیز تلاشهای هماهنگ ایران برای حمله به دیپلماتهای اسرائیلی در هند و گرجستان بود؛ اما عدم موفقیت کامل در این توطئهها از جمله نقش ایران در شورشهای هرات و ناآرامیهای مشابه در کابل، در سرویسهای اطلاعاتی غرب در مورد مهارت ایران بحثهای جدی به دنبال داشته است و این پرسش را نیز به همراه داشته که آیا ایران توانایی انجام حملات مؤثر علیه رقبای خود فراتر از شبکههای سنتی خود در خاورمیانه را دارد یا خیر؟ تحلیلگران اطلاعاتی تأکید میکنند که ایران میتواند همچنان از تواناییهای حزبالله لبنان بهرهبرداری کند. برخی مقامات آمریکایی نیز نگران هستند این توطئهها را نشانه کاهش توانایی ایران در تحریک خشونتها تلقی کنند. مایک راجرز، رئیس کمیته اطلاعات مجلس نمایندگان، در مصاحبهای تلفنی گفت: «ایرانیها از تمام این حوادث درس میگیرند و خطرناکتر میشوند... سرویس اطلاعات و نیروی قدس سپاه پاسداران ایران ظاهراً برای نفوذ با یکدیگر رقابت میکند که این مسئله برای غرب خطرساز است.»
پاسخ: سراسر این نوشته پر است از ادعاهایی که بخشی از آنها کاملاً سوخته شده و حتی در زمان طرحشان هم به غیر از ادعا و اتهام سند دیگری برای اثبات آنها وجود نداشت. نویسنده چون در صدد بود از ایران چهرهای خشن و آشوبگر نشان دهد، مجبور به کاوش دمدستی شد تا بتواند در منطقه به مواردی مشابه دست پیدا کند و همه آنها را بدون هرگونه سند و حجتی به ایران نسبت دهد، بدون توجه به اینکه چه نوع خوانندهای حاضر است چنین یاوههای بافتهای را بپذیرد!